قالب وبلاگ قالب وبلاگ
فقر... - هر چه هستیم حاصل از اندیشه ی ماست
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هر چه هستیم حاصل از اندیشه ی ماست
 

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاریخ شنبه 90/2/10 توسط علی نصرالهی شیراز

روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند،چقدر فقیر


هستند.آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند.


در راه بازگشت و پایان سفر، مرد از پسرش پرسید:نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟


پسر پاسخ داد عالی بود پدر!


پدر پرسید:آیا به زندگی آن ها توجه کردی؟


پسر پاسخ داد: بله پدر!


و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟


پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آن ها چهارتا. ما در حیاطمان یک فواره داریم


و آن ها رودخانه دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آن ها ستارگان را دارند. حیاط ما به


دیوارهایش محدود میشود اما باغ آن ها بی انتهاست!


با شنیدن حرف های پسر، زبان مرد بند آمده بود.بعد پسر بچه اضافه کرد:"متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر


فقیر هستیم!"



.: Weblog Themes By Pichak :.


تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک
قالب وبلاگقالب وبلاگ